مهارتهاي پايان نامه نويسي

دانلود فرم ‍پروپوزال دانشگاهها

 

 iranresearches-telegram

محصولات ایران پژوهان را در فروشگاه ببینید
 

نگارش یافته توسط مدير محتواي ايران پژوهان مجموعه: علمي و پژوهشي
تعداد بازدید: 21700
چاپ

روش تحقیق کمی در علوم اجتماعی ارل ببی

روش تحقیق کمی یکی از متودهای اصلی در تحقیقات پیمایشی به ویژه در تحقیقات علوم اجتماعی است. کتاب روش تحقیق در علوم اجتماعی ارل ببی نیز یکی از منابع معتبر در این زمینه است. این مطلب ارزشمند خلاصه این کتاب مهم است که از وبلاگ جامع تحقیق و پژوهش به آدرس http://azrurmia-research.blogfa.com به امانت گرفته شده است.

خلاصه كتاب روش تحقيق در علوم اجتماعي ارل ببی، روش تحقیق کمی

در جستجوي واقعيت

كاوش يك فعاليت طبيعي انساني است. بسياري از كاوش‌هاي معمولي انسان مي‌خواهند رويدادها را تبيين و رويدادهاي آينده را پيش‌بيني كنند. وقتي از طريق تجربه مستقيم به درك و فهم نائل مي‌شويم، به مشاهده مي‌پردازيم و الگوهاي قانون‌مند را درباره آن چه مشاهده كرده‌ايم جستجومي‌كنيم. بيشتر چيزهايي را كه مي‌دانيم بر اساس توافق هستند تا بر اساس تجربه. به طور اخص، سنت و اقتدار دو منبع شناخت توافقي هستند. اما اين منابع سودمند شناخت همچنين ممكن است ما را به بيراهه هدايت كند. علم مي‌خواهد ما را در برابر اشتباهاتي كه در كاوش روزمره خود مرتكب مي‌شويم محافظت كند. با توجه به اين كه ما غالبا با دقت مشاهده نمي‌كنيم، محققان مي‌كوشند با تبديل كردن مشاهده به فعاليتي دقيق و عميق از اين خطاها پرهيز كنند.

گاهي اوقات ما فقط بر اساس چند مشاهده عجولانه به نتيجه‌گيري‌هاي كلي دست مي‌زنيم،‌ لذا پژوهندگان اجتماعي مي‌كوشند از تعميم مفرط پرهيز كنند. آنان اين كار را با شركت در شمار رضايت‌بخشي از مشاهدات و با تكرار مطالعات انجام مي‌دهند. ما در زندگي هر روزه خود گاهي اوقات به استدلال غير‌منطقي مي‌پردازيم. پژوهندگان تلاش مي‌كنند مانند مشاهدات خود با دقت و عميق به استدلال منطقي بپردازند. به علاوه، ماهيت اجتماعي علم بدان معناست كه ديگران همواره آماده چالش با استدلال‌هاي غلط هستند. سه ديدگاه از «واقعيت» عبارت‌اند از ديدگاه‌هاي پيش از مدرن، مدرن و فرامدرن. در ديدگاه فرامدرن، واقعيت «عيني» مستقل از تجربه‌هاي ذهني ما وجود ندارد. ديدگاه‌هاي فلسفي مختلف طيفي از ممكن‌ها را براي پژوهش علمي پيشنهاد مي‌كند.

مباني علم اجتماعي

نظريه اجتماعي مي‌كوشد «چه هست» را مورد بحث قرار دهد. و تبيين كند، نه «آن چه را كه بايد باشد». نظريه نبايد با فلسفه يا اعتقاد درآميخته شود. علوم اجتماعي در جستجوي قانون‌مندي‌ها در زندگي اجتماعي است. دانش‌وران اجتماعي علاقه‌مند به تبيين مجموعه‌هاي انساني هستند نه افراد. نظريه‌ها به زبان متغيرها نوشته شده‌اند. هر متغيري مجموعه‌اي از صفات است. يك صفت يك ويژگي است. مثلا «جنسيت» متغيري است كه از صفات «مرد» و «زن» تشكيل شده است. در تبيين‌هاي علّي، علت احتمالي متغير مستقل است، و متغير تاثير‌پذير متغير وابسته است.

برخي از جدول‌هاي علوم اجتماعي

در حالي كه تبيين‌هاي يكّه‌نگرانه تك‌تك عوامل مشخص را عرضه مي‌كنند، تبيين‌هاي كل‌نگرانه شناختي كلي از عوامل بسيار به دست مي‌دهند. نظريه‌هاي استقرايي از مشاهدات مشخص به الگوهاي كلي مي‌رسند. نظريه‌هاي قياسي از گزاره‌هاي كلي شروع مي‌كنند و مشاهدات مشخص را پيش‌بيني مي‌كنند. داده‌هاي كمي جنبه عددي دارند؛‌ داده‌‌هاي كيفي چنين نيستند. داده‌هاي هر دو نوع براي اهداف پژوهشي گوناگون سودمند هستند. پژوهش‌هاي محض و كاربردي هر دو متعبر و اجزاء اصلي كار خطير علوم اجتماعي هستند.

اصول اخلاقي در علوم اجتماعي

اصول اخلاقي جزو ملاحظات اصلي طرح تحقيق اجتماعي هستند. دو رهنمود اساسي اخلاقي عبارت‌اند از اينكه شركت در تحقيق اجتماعي بايد داوطلبانه باشد و ديگر اينكه نبايد به آزمودني‌هاي تحقيق لطمه‌اي وارد شود.

نكات اصلي فصل (2)

كاركرد نظريه‌ها در پژوهش بر سه قسم است: 1) آنها به پژوهشگر كمك مي‌كنند تا از حسن تصادف‌ها بپرهيزد، 2) به الگوهاي مشاهده شده معنا مي‌دهند، 3) تلاش‌هاي پژوهشي را شكل و جهت مي‌دهند.

برخي از الگوهاي تبييني علوم اجتماعي

پژوهندگان اجتماعي براي سازماندهي درك خود از زندگي اجتماعي و تحقيق درباره آن از الگوهاي تبييني گوناگون استفاده مي‌كنند. برخي از نظريه‌ها بخش وسيعي از جامعه را كانون توجه خود قرار مي‌دهند. به اين نظريه‌ها مي‌گويند نظريه‌هاي كلان. برخي ديگر به مسائل زندگي اجتماعي در سطح افراد و گروه‌هاي كوچك مي‌پردازند. به اين نظريه‌هاي مي‌گويند نظريه‌هاي خرد. الگوي تبييني اثبات‌گرايي فرض را بر اين مي‌گذارد كه ما مي‌توانيم قوانين حاكم بر زندگي اجتماعي را به علمي كشف كنيم. داروينيسم اجتماعي مي‌گويد كه زندگي اجتماعي مدام در حال تكامل است. الگوي تبييني كشمكش بر اين پايه است كه هر كس يا هر گروه تلاش مي‌كند كه بر ديگران مسلط شود و خود را از تحت سلطه قرار گرفتن اجتناب كند. الگوي تبييني كنش متقابل نمادين بررسي مي‌كند كه معناهاي مشترك و الگوهاي اجتماعي چگونه در جريان كنش‌هاي متقابل اجتماعي به منصه‌ي ظهور مي‌رسند. روش‌شناسي مردمي بر روش‌هايي متمركز است كه مردم از طريق آنها، در فرآيند زندگي خود، به زندگي چنان پي مي‌برند كه گويي هر كس محققي است كه سرگرم پژوهش است. الگوي تبيييني كاركرد‌گرايي ساختي (يا نظام‌هاي اجتماعي) در جستجوي كشف كاركردهايي است كه بسياري از عنصرهاي جامعه براي كل نظام اجرا مي كنند- مثلا كاركردهاي مادران، اتحاديه‌هاي كارگري،‌ نمايش‌هاي راديويي. الگوي تبييني فمينيتسي علاوه بر آن كه توجه را به ستمي كه در اكثر جوامع بر زنان روا مي‌شود معطوف مي‌دارد، تاكيد ‌مي‌ورزد كه تصورات پيشين درباره‌ي واقعيت اجتماعي چگونه غالبا از تجربيات مردم سرچشمه‌ گرفته‌اند و آن تجربه‌ها را تقويت كرده‌اند. نظريه انتقادي نژادي مانند الگوي تبييني فمينيستي هم موقعيت نامساعد يك گروه اجتماعي (آمريكاييان افريقايي‌تبار) و هم پيشنهاد‌هاي ديدگاهي را كه از دريچه آن جامعه ديده و شناخته مي‌شود، مورد بررسي قرار مي‌دهد. برخي از نظريه‌پردازان و پژوهشگران با يك باور ديرين واقعيت عيني كه از قوانين عقلاني پيروي مي‌كند به چالش برخاسته‌اند. آنان خاطر نشان مي‌سازند كه توافق بر سر يك واقعيت «درون ذهني» وجود دارد.

عناصر نظريه اجتماعي: عناصر نظريه اجتماعي شامل مشاهدات،‌واقعيت‌ها،‌ قوانين (كه به واقعيت مورد مشاهده مربوط مي‌شود)، و نيز مفاهيم، متغيرها، آگزيم‌ها يا اصول موضوعه، گزاره‌ها، و فرضيه‌ها (كه اجزاء ‌سازنده منطقي نظريه‌اند) مي‌باشند.

بازنگري دو نظام منطقي

در تصوير سنتي علم، دانشمندان از نظريه به عملياتي كردن و سپس به مشاهده اقدام مي كنند. اما اين تصوير شكل دقيقي از انجام تحقيق علمي واقعي نيست. نظريه و پژوهش علمي اجتماعي از طريق دو روش منطقي قياس (مشتق شدن چشم‌داشت‌ها و فرضيه‌‌ها از نظريه‌) و استقرا (ايجاد تعميم‌ها از مشاهدات مشخص). علم، در عمل فرآيندي شامل جا‌به‌جايي قياس و استقراست.

ساخت نظريه قياسي

نظريه گيليرمينا جاسو درباره عدالت توزيعي نشان مي دهد كه چگونه استدلال صوري مي‌تواند منجر به انواع چشم‌داشت‌‌هاي نظري شود كه بتوانند با مشاهده مورد آزمون قرار گيرند. ساخت نظريه استقرايي: مطالعه‌ي ديويد تاكئوچي درباره عوامل موثر بر كشيدن ماري‌جوانا در ميان دانشجويان دانشگاه هاوايي نشان مي‌دهد كه چگونه گردآوري مشاهدات مي‌تواند منجر به تعميم‌ها و نظريه تبييني شود. ارتباط بين نظريه و تحقيق: در عمل،‌ بين نظريه و تحقيق پيوندهاي ممكن بسيار و براي انجام تحقيق اجتماعي راه‌هاي بسياري وجود دارد.

نكات اصلي فصل (3)

مقدمه

 

طرح‌هاي تحقيق اجتماعي،‌ علاوه بر ملاحظات علمي و فني،‌ ممكن است به وسيله ملاحظات اداري و اخلاقي و سياسي شكل گيرد.

مسائل اخلاقي در تحقيق اجتماعي

آن چه در تحقيق از لحاظ اخلاقي «درست» و «نادرست» است، در نهايت كم‌و‌بيش چيزي است كه مردم مي‌گويند درست و نادرست است. پژوهشگران هم‌راي‌‌اند كه مشاركت در تحقيق بايد به طور معمول داوطلبانه باشد. اما ممكن است اين معيار با ضرورت علمي تعميم‌پذيري منافات داشته باشد. پژهوشگران هم‌عقيده‌اند كه تحقيق نبايد به كساني كه در آن شركت مي‌كنند آسيب برساند، مگر آن كه آنان با رضايت‌خاطر و آگاهانه خطرات آسيب را بپذيرند. در حالي كه ناشناسي به موقعيتي اطلاق مي‌شود كه حتي محقق نمي‌تواند تشخيص دهد كه اطلاعات به دست آمده‌اي را كه توصيف مي‌كند متعلق به كدام يك از اشخاص است،‌ راز‌داري به موقعيتي اطلاق مي شود كه محقق- اگر چه مي‌داند كه كدام داده‌ها متعلق به كدام آزمودني‌هاست- موافقت مي‌كند كه آن اطلاعات را محرمانه نگه دارد. بسياري از طرح‌هاي پژوهشي شامل ميزان كم‌و‌بيش فريب آزموني‌هاست. از آن جا كه فريب دادن افراد معيارهاي كلي رفتار اخلاقي را زير پا مي‌گذارد،‌ فريب در پژوهش مستلزم نيرومندي است- و حتي مي‌توان با آن توجيه به چالش برخاست. پژوهشگران اجتماعي نسبت به اجتماع پژوهشگران و نيز آزمودني‌ها تعهدات اخلاقي دارند. اين تعهدات شامل گزارش كامل و دقيق نتايج و نيز افشاي خطاها، محدوديت‌ها، و ديگر كمبودها در پژوهش است. انجمن‌هاي حرفه‌اي در چند رشته براي راهنمايي پژوهشگران موازين اخلاقي حرفه‌اي را منتشر مي‌كنند. اين موازين ضروري و مفيدند، اما همه مسائل اخلاقي را حل نمي‌كنند.

دو مجادله اخلاقي: مطالعه لود همفري درباره «چاي‌خانه» و مطالعه استنلي ميلگرام درباره عزت و احترام مسائلي اخلاقي را مطرح كرده است كه تا به امروز ادامه دارد.

سياست پژوهش اجتماعي

پژوهش اجتماعي به طور گريز‌ناپذيري داراي ابعاد سياسي و ايدئولوژيك است. گر چه علم نسبت به امور سياسي بي‌طرف است، دانشمندان چنين نيستند. به علاوه، بخش اعظم پژوهش اجتماعي به طور گريز‌ناپذيري شامل اعتقادات سياسي مردم در خارج از اجتماع تحقيقاتي است. گر چه اكثر پژوهشگران موافق‌اند كه جهت‌گيري‌هاي سياسي نبايد بيش از اندازه تحقيق را تحت تاثير قرار دهد، در عمل جدا كردن سياست و ايدئولوژي از انجام تحقيق كاملا مي‌تواند دشوار باشد. برخي از پژوهشگران مي‌گويند كه تحقيق مي‌تواند و بايد وسيله‌اي براي اقدام اجتماعي و دگرگوني باشد. به طور تامحسوس‌تر، يك ايدئولوژي مشترك مي تواند بر شيوه‌اي كه ديگر پژوهشگران پژوهش يك نفر را دريافت مي‌كنند، تاثير بگذارد. اگر چه هنجارهاي علم نمي‌توانند پژوهشگران معيني را وادار به دست كشيدن از ارزش‌هاي‌شان كنند، ويژگي ميان ذهني علم در برابر آن دسته از يافته‌هاي «علمي» كه فقط حاصل جهت‌گيري است، ايستادگي مي‌كند.

نكات اصلي فصل (4)

پژوهشگران در هر طرح تحقيق بايد با وضوح هر چه تمام‌تر مشخص سازند چه چيزي را مي‌خواهند بيابند و سپس بهترين راه انجام آن را تعيين كنند.

سه هدف پژوهش: هدف‌هاي اصلي پژوهش اجتماعي شامل اكتشاف، توصيف و تبيين است. غالبا در مطالعات پژوهشي بيش از يك هدف با هم تركيب مي‌شوند. آيا تعاريف و روش‌هاي سنجش شما نسخه‌برادي از تحقيقات قبلي درباره‌ي اين موضوع‌اند (كه ضمنا اشكالي ندارد)، يا با تحقيقات قبلي درباره‌ي اين موضوع متفاوت‌اند؟ اگر ابزاري براي سنجش ساخته‌ايد (مثلا پرسش‌نامه‌اي) يا از ابزاري كه ديگران تهيه كرده‌اند استفاده خواهيد كرد، بهتر است نسخه‌اي از آن را پيوست طرح پيشنهادي تحقيق خود كنيد.

روش‌هاي جمع‌آوري داده‌ها

چگونه براي تحقيق خود اطلاعات جمع‌آوري مي‌كنيد؟ آيا آزمايش يا پيمايشي را اجرا خواهيد كرد؟ آيا يك تحقيق ميداني را بر عهده خواهيد گرفت يا بر تحليل مجدد آمارهايي تكيه خواهيد كرد كه ديگران تهيه كرده‌اند؟ شايد بخواهيد بيش از يك روش را به كار گيريد.

تحليل: نوع تحليلي را كه قصد اجراي آن را داريد مشخص كنيد. منظور و منطق تحليلتان را شرح دهيد. آيا به توصيف دقيق علاقه‌منديد؟ آيا قصد داريد به تبيين مطلب بپردازيد؟ آيا مي‌خواهيد تغييرات كيفيتي را شرح دهيد: مثلا چرا برخي از دانشجويان آزادي‌خواه‌تر از دانشجويان ديگرند؟‌شما در تحليل خود چه متغير‌هاي تبييني را مدنظر قرار خواهيد داد و از كجا مي‌فهميد كه تغييرات را به نحو مطلوب تبييم كرده‌ايد؟

جدول زماني:‌ تهيه يك جدول زماني براي مراحل مختلف تحقيق غالبا كار مناسبي است. حتي اگر در طرح پيشنهادي تحقيق جدول زماني تهيه نمي‌كنيد، آن را براي خودتان تهيه كنيد. اگر يك برنامه زمان‌بندي شده براي اجراي مراحل مختلف تحقيق نداشته باشيد و با نحوه‌ي كارتان در ارتباط نباشيد، به احتمال زياد دچار مشكل خواهيد شد.

نكات اصلي فصل (5)

 

فرآيندهاي به هم پيوسته مفهوم‌سازي، عملياتي كردن، و سنجش به پژوهشگران اجازه مي‌دهد از يك ايده كلي درباره آن چه مي‌خواهند مطالعه كنند به سنجش‌هاي مشخص و بدون ابهام در دنياي واقعي حركت كنند.

سنجش آن‌چه وجود دارد

ما از پنداشت‌ها و تصاوير ذهني خود به منزله وسيله موجزي براي گردآوري مشاهدات و تجربه‌هايي كه داراي وجوه مشترك‌اند، استفاده مي‌كنيم. مفاهيم همان سازه‌ها هستند؛ آنها معرف معناهايي هستند كه مورد توافق قرار گرفته‌اند و ما به آنها اصطلاح اطلاق مي‌كنيم.

مفهوم‌سازي: مفهوم‌سازي فرآيند مشخص كردن مشاهدات و سنجش‌هايي است كه معناي مشخصي به مفاهيم براي اهداف يك مطالعه تحقيقاتي مي‌دهد. مفهوم‌سازي شامل مشخص كردن يك مفهوم و توصيف ابعاد آن است. تعاريف عملياتي نحوه سنجش متغيرهاي مرتبط و مناسب با يك مفهوم را مشخص مي‌كند.

تعاريف در مطالعات توصيفي و تبييني: تعاريف دقيق در مطالعات توصيفي بسيار مهم‌تر از تعاريف در مطالعات توصيفي است. ميزان دقت مورد نياز بر حسب نوع و هدف مطالعه متفاوت است.

گزينه‌هاي عملياتي كردن

عملياتي كردن ادامه مفهوم‌سازي است كه روش‌هاي دقيق مورد استفاده براي سنجش صفات متغيرها را مشخص مي‌كند. عملياتي كردن شامل رشته‌اي از گزينه‌هاي به هم پيوسته است كه دامنه تغييراتي را مشخص مي‌سازد كه براي اهداف يك مطالعه مناسب‌اند، تعيين مي‌كند كه يك متغير تاچه حد بايد دقيق سنجيده شود، ابعاد مرتبط متغيرها را توضيح مي‌دهد، صفات متغيرها و ارتباط ميان آنها را تعيين مي‌كند و سطح مناسب سنجش را روشن مي‌سازد. پژوهشگران بايد از ميان چهار سطح سنجش آن سطحي را انتخاب كنند كه مقادير زيادي از اطلاعات را به دست مي‌آورد: اسمي، ترتيبي، فاصله‌اي و نسبي. مناسب‌ترين سطح بستگي به هدف سنجش دارد. گاهي اوقات مي‌توان يك متغير معين را در سطوح مختلف سنجش سنجيد. پژوهشگران اگر ترديد دارند كه چه سطحي را براي سنجش متغير خود انتخاب كنند، بهتر است از بالاترين سطح سنجش مناسب براي آن متغير استفاده كنند تا بتوانند بيشترين مقدار اطلاعات را به دست آورند. عملياتي كردن در مرحله طراحي يك مطالعه آغاز مي‌شود و در تمام مراحل پروژه تحقيقاتي، از جمله تحليل داده‌ها ادامه مي‌يابد.

معيار سنجش كيفيت

 

معيار كيفيت سنجه‌ها شامل صراحت، دقت، قابليت اعتماد و اعتبار است. درحالي كه قابليت اعتماد به معناي به دست آوردن نتايج يكسان از يك سنجه است، اعتبار به كسب نتايجي اطلاق مي‌شود كه مفهوم مورد سنجش به دقت منعكس مي‌سازد. پژوهشگران مي‌توانند قابليت اعتماد سنجه‌ها را از طريق آزمون- آزمون مجدد، روش دو نيمه‌سازي، استفاده از سنجه‌هاي تثبيت شده و آزمون كار اجرا شده توسط كاركنان پژوهش بيازمايند يا بهبود بخشند. ملاك‌هاي ارزيابي اعتبار يك سنجه شامل اعتبار ظاهري، اعتبار مرتبط با معيار، اعتبار سازه‌اي، و اعتبار محتواست. ايجاد سنجه‌هاي مشخص و قابل اعتماد از غناي معناي مفاهيم كلي مي‌كاهد. اين مساله گريز‌ناپذير است. بهترين راه‌حل آن استفاده از چند سنجه مختلف و بهره‌گيري از جنبه‌هاي گوناگون آن مفهوم است.

نكات اصلي فصل (6

شاخص‌هاي منفرد متغيرها به ندرت تمام ابعاد يك مفهوم را در برمي‌گيرند، اما آن قدر اعتبار قابل اطمينان را دارند تابتوان استفاده از آنها را توجيه كرد، و نيز امكان دامنه‌ مطلوب تغيير را براي ايجاد رده‌بندي ترتيبي دارند. سنجه‌هاي تركيبي، از جمله مقياس‌ها و شاخص‌ها اين مسائل را با گنجاندن چند شاخص يك متغير در يك سنجه تلخيصي دارند.

شاخص‌ها در برابر مقياس‌ها

هر چند شاخص‌ها و مقياس‌ها را براي ايجاد سنجه‌هاي ترتيبي متغيرها به كار مي‌برند،‌ مقياس‌ها نوعا اين نيت را بهتر از شاخص‌ها برآورده مي‌سازند. در حالي كه شاخص‌ها ميتني بر محاسبه ساده نشان‌گرهاي يك متغير هستند، مقياس‌ها از هر ساختار شدت منطقي يا تجربي استفاده مي كنند كه در ميان نشان‌گرهاي يك متغي وجود دارند.

شاخص‌سازي: گام‌هاي اصلي در ساختن يك شاخص شامل انتخاب پرسش‌هاي ممكن، بررسي ارتباط تجربي آنها، نمره‌گذاري شاخص و اعتبار‌بخشي آن است. معيار انتخاب پرسش‌ها شامل اعتبار ظاهري درجه وضوح بعدي كه بايد سنجيده شود، و ميزان تغييري كه پرسش‌ها به دست مي‌دهند است. اگر پرسش‌هاي مختلف در واقع نشان‌گرهاي يك متغير هستند، آن گاه از لحاظ تجربي بايد با يكديگر ارتباط داشته باشند. محقق هنگام ساختن يك شاخص بايد روابط دو متغيري و چند متغيري ميان پرسش‌ها را بررسي كند. نمره‌دهي شاخص شامل تصميم‌گيري درباره دامنه مطلوب نمره‌ها و تعيين يكسان بودن يا متفاوت بودن وزن پرسش‌هاست. فنون گوناگوني وجود دارد كه امكان مي‌دهد تا، با وجود داده‌ها ي ناقص، پرسش‌ها در يك شاخص مورد استفاده قرار گيرند. تحليل پرسش نوعي اعتبار‌بخشي دروني و مبتني بر ورابط بين پرسش‌هاي معين در سنجه تركيبي و نشان‌گرهاي ديگر متغير هستند- نشان‌گرها در سنجه گنجانده نمي‌شوند.

مقياس‌سازي

مقياس فاصله اجتماعي بوگاردوس معرف چهار نوع فن مقياس‌سازي است. اين مقياس ابزاري براي سنجش درجات مختلف تمايل شخصي به برقراري ارتباط با طبقه معيني از مردم، از قبيل يك اقليت قومي، است. مقياس ترستون فني است كه براي تعيين شدت نشان‌گرهاي مختلف از داوران استفاده مي‌كند؛ مقياس ليكرت يك فن سنجش مبتني بر استفاده از مقوله‌هاي پاسخ‌هاي استاندارد شده است؛ و مقياس گاتمن روش كشف و استفاده از ساختار شدت در ميان چند نشانگر يك متغير معين است. امروزه مقياس گاتمن شايد محبوب‌ترين فن مقياس‌سازي در پژوهش اجتماعي باشد. افتراق معنايي نوعي پرسش است كه از پاسخ‌گويان مي‌خواهند كه درجه صفات متضادي را كه در دو قطب يك پيوستار قرار دارند علامت‌گذاري كنند؛ مثلا اين دو صفت متضاد ممكن است «بسيار مثبت» و «بسيار منفي» باشد.

نكات اصلي فصل (7)

پژوهشگران اجتماعي بايد مشاهداتي را انتخاب كنند كه به آنان امكان مي‌دهد تا اين مشاهدات را به افراد و رويدادهايي كه مشاهده نكرده‌اند، تعميم دهند. شناخت منطق نمونه‌گيري براي انجام پژوهش اجتماعي امري اساسي است.

تاريخچه نمونه‌گيري: گاهي اوقات مي‌توانيد و بابد با استفاده از فنون آماري دقيق نمونه‌هاي احتمالي را انتخاب كنيد، اما در بقيه مواقع فنون غيراحتمالي برا نمونه‌گيري مناسب‌تر است.

نمونه‌گيري غيراحتمالي: غنون نمونه‌گيري غير‌احتمالي شامل اتكا به آزمودني‌هاي قابل دسترس، نمونه‌گيري هدفمند يا قضاوتي و نمونه‌گيري سهميه‌اي است. به علاوه، پژوهشگراني كه يك گروه اجتماعي را مطالعه مي‌كنند ممكن است از اطلاع‌رسان‌ها استفاده كنند. هر يك از اين فنون كاربردهاي خاص خود را دارند، اما هيچ كدام از آنها تضمين نمي‌كند كه نمونه حاصل معرف جمعيتي باشد كه نمونه از آن گرفته شده است.

نظريه و منطق نمونه‌گيري احتمالي: روش‌هاي نمونه‌گيري احتمالي بهترين راه انتخاب نمونه‌هاي معرف را از جمعيت‌هاي بزرگ و معلوم به دست مي‌دهدو اين روش‌ها با دادن يك احتمال انتخاب معلوم (غيرصفر) به هر عنصر جمعيت، مشكل سوگيري نمونه‌گيري آگاهانه و ناآگاهانه را بر طرف مي‌سازد. اصل نمونه‌گيري احتمالي انتخاب تصادفي است. دقيق‌ترين نمونه انتخاب شده، هرگز كاملا معرف جمعيتي كه اين نمونه از آن انتخاب شده است نخواهد بود. در نمونه‌گيري همواره درجه‌اي از خطا وجود دارد. روش‌هاي نمونه‌گيري احتمالي با پيش‌بيني آمار نمونه‌ها در خصوص پارامتر هدف، امكان برآورد مقدار خطاي نمونه‌گيري مورد انتظار در يك نمونه معين را فراهم مي‌سازند. خطاي مورد انتظار در يك نمونه بر حسب سطوح اطمينان و فواصل اطمينان بيان مي‌شود.

جمعيت‌ها و چهارچوبهاي نمونه‌گيري

 

فهرست يا شبه فهرستي از اعضاي يك جمعيت را چهارچوب نمونه‌گيري مي‌نامند. اين فهرست منبع مورد استفاده براي انتخاب نمونه است. معرف بودن نمونه بستگي به چهارچوب نمونه‌گيري دارد. هر چقدر چهارچوب نمونه‌گيري كامل‌تر باشد، يعني شامل كل جمعيتي باشد كه قرار است نمونة انتخاب شده معرف آن باشد، درجة معرف بودن نمونه بيشتر خواهد بود.

انوع طرح‌هاي نمونه‌گيري

چندين طرح نمونه‌گيري در دسترس محققان است.

نمونه‌گيري تصادفي ساده منطقاً‌ بنيادي‌ترين روش در نمونه‌گيري احتمالي است، اما اين روش به ندرت در عمل مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

نمونه‌گيري منظم متضمن انتخاب هرعضو k ام از يك چهارچوب نمونه‌گيري است. اين روش، با استثناهايي، از لحاظ كاركردي معادل نمونه‌گيري تصادفي است و در عمل بيشتر مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

طبقه‌بندي عبارت است از فرايند گروه‌بندي اعضاي يك جمعيت به طبقه‌هاي نسبتاً همگون پيش از نمونه‌گيري. اين عمل باعث كاهش درجة خطاي نمونه‌گيري و افزايش ميزان معرف بودن نمونه مي‌شود.

نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي

نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي از فنون پيچيده‌تر نمونه گيري است كه در مواردي به كار مي‌رود كه فهرستي از همة اعضاي جمعيت وجود نداشته باشد.

ابتدا نمونه‌اي از گروههاي اعضا (خوشه‌ها) انتخاب مي‌شوند. سپس همة اعضاي خوشه فهرست مي‌شوند؛ غالباً اين فهرست از طريق مشاهدة مستقيم در ميدان تهيه مي‌شود. و سرانجام از اعضاي هر خوشة انتخاب شده نمونه‌گيري مي‌شود و نمونة نهايي از اعضا به دست مي‌آيد.ژ

 

احتمال متناسب با حجم (PPS) روشي ويژه و كارآمد براي نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي است.

اگر براي اعضاي يك جمعيت احتمال انتخاب نابرابر در نمونه وجود داشته باشد، بايد براي مشاهدات مختلف وزن‌هايي تعيين شود تا تصويري به دست دهد كه معرف كل جمعيت باشد. اساساً وزن تعيين شده براي يك عضو خاص نمونه بايد با احتمال انتخاب آن نمونه حالت معكوس داشته باشد.

نكات اصلي فصل (8)

مقدمه

    پژوهشگران معمولا در آزمايش‌ها يك گروه آزمودني را انتخاب مي‌كنند، محركي بر آنان وارد مي‌سازند، وسپس تاثير محرك را بر آنان مشاهده مي‌كنند.

موضوع‌هاي مناسب براي آزمايش‌ها

    براي آزمون كنترل شده‌ي فرآيندهاي علي،‌ روش آزمايش از كارآمدترين روش‌ها به شمار مي‌رود.

آزمايش كلاسيك

    آزمايش كلاسيك شامل گروه آزمايشي، گروه گواه، آزمون مقدماتي و آزمون نهايي است. در آزمايش، به گروه آزمايشي يك محرك [متغير مستقل] وارد مي‌شود و تاثير اين محرك در اين گروه مورد مقايسه قرار مي‌گيرد.

    عموما در آزمايش، اهميت همانند‌سازي گروه آزمايشي و گروه گواه بيش از آن است كه آزموني‌ها نماينده‌ي يك جامعه‌ي وسع باشند. آزمايش بي‌خبري مضاعف آزمايشگر را از سو‌گيري در امان نگه مي‌دارد، زيرا نه آزمايشگر و نه آزمودني نمي‌دانند كه كدام آزمودني‌ها جزو گروه آزمايشي و كدام جزو گروه گواه هستند.

انتخاب آزمودني‌ها

    نمونه‌گيري احتمالي، انتهاب تصادفي، و همانند‌سازي همگي روش‌هاي دستيابي به مقايسه گروه‌هاي آزمايشي و گواه هستند. انتهاب تصادفي عموما بر روش‌هاي ديگر ارجحيت دارد. در برخي از طرح‌ها،‌ انتخاب تصادفي با همانند‌سازي تركيب مي‌شود.

انواع طرح‌هاي آزمايشي

    كمپل و استنلي سه نوع آزمايش را تشريح كردند: 1) مطالعه‌ي يك گروه در يك مرحله يا طرح آزمون نهايي و يك گروه آزمودني؛ 2) طرح يك گروه و آزمون مقدماتي و نهايي؛ 3) طرح گروه مقايسه‌اي ايستا يا طرح آزمون نهايي و گروه گواه. هيچ يك از اين طرح‌ها تمام نظارت‌هاي موجود در يك آزمايش حقيقي را نشان نمي‌دهند.

    كمپل و استنلي از جمله 12 عامل بي‌اعتبار‌سازي دروني آزمايش را بر شمرده‌اند. آزمايش كلاسيك با انتخاب تصادفي آزموني‌ها يكي از دقيق‌ترين روش‌هاي آزمايش است كه از مداخله ي هر يك از عوامل ناخواسته‌اي كه به اعتبار دروني آزمايش آسيب مي‌رساند ممانعت مي‌كند.

    علاوه بر عوامل ناخواسته‌اي كه در اعتبار دروني آزمايش تاثير مي‌گذارند، عواملي نيز در اعتبار بيروني آزمايش موثرند: اين عوامل باعث مي‌شوند كه يافته‌هاي آزمايش بارتاب زندگي واقعي نباشند.

    كنش متقابل آزمون و محرك يكي از عوامل موثر در اعتبار بيروني آزمايش است و در آزمايش كلاسيك نمي‌توان از مداخله‌ي آن جلوگيري كرد.

    طرح چهار گروه سولومون از طرح هاي آزمايشي است كه از مداخله‌ي عوامل موثر در اعتبار بيروني آزمايش جلوگيري مي‌كند. همچنين مي‌توان با ايجاد تغييراتي در آزمايش كلاسيك، از مداخله‌ي اين عوامل در آزمايش جلوگيري كرد.

    كمپل و استنلي پيشنهاد مي‌كنند كه اگر انتخاب آزمودني‌ها براي گروه آزمايشي و گروه گواه از طريق انتخاب تصادفي دقيق صورت گيرد، نيازي به آزمون مقدماتي در آزمايش وجود ندارد.

مثالي درباره طرح آزمايشي

آزمايش‌ها بر روي «چشمداشت‌ها- حالت‌ها» طرح‌هاي آزمايشي ا به نمايش مي‌گذارند و نشان مي‌دهند كه چگونه آزمايش‌ها مي‌توانند با مسائل دنياي واقعي مرتبط باشند.

محيط‌هاي آزمايشي جايگزين

    پژوهشگران هر چه بيشتر از اينترنت براي انجام ازمايش‌ها استفاده مي‌كنند.

    آزمايش‌هاي طبيعي غالبا در جريان زندگي اجتماعي در دنياي واقعي رخ مي‌دهند و پژوهشگر اجتماعي اين آزمايش‌ها را به شيوه‌ي آزمايش آزمايشگاهي طراحي مي‌كند و به اجرا در مي‌آورد.

 

نقاط قوت و ضعف روش آزمايشي

    آزمايش‌ها،‌ مانند همه روش‌هاي پژوهش نقاط قوت و ضعف دارند. ضعف اصلي آن تصنعي است بودن است: آنچه كه در يك آزمايش به وقوع مي‌پيوندد ممكن است بازتاب آنچه در دنياي خارج از آزمايشگاه رخ مي‌دهد نباشد. نقاط قوت آنها شامل بررسي متغير مستقل است كه استدلال‌هاي علي را امكان‌پذير مي‌سازند؛‌ همچنين در آزمايش‌ها تكرار‌پذيري به سادگي صورت مي‌پذيرد؛ به علاوه آزمايش‌ها از دقت علمي برخوردارند.

نكات اصلي فصل (9)

مقدمه

    تحقيق پيمايشي كه يكي از روش‌هاي تحقيق رايج به شمار مي‌رود عبارت است از اجراي پرسش‌نامه‌ها روي نمونه‌اي از پاسخ‌گوياني كه از ميان يك جمعيت انتخاب مي‌شوند.

موضوع‌هاي مناسب براي تحقيق پيمايشي:

    تحقيق پيمايشي به خصوص براي انجام مطالعات توصيفي از يك جمعيت بزرگ مناسب است. از داده‌هاي پيمايشي مي‌توان براي هدف‌هاي تبييني استفاده كرد.

    پرسش‌نامه‌ها روش گرد‌آوري داده‌ها را به شرح زير فراهم مي‌‌سازند: 1) پرسيدن پرسش‌ها از مردم يا 2) در خواست از آنان به اينكه با جملاتي كه معرف ديدگاه‌هاي مختلف هستند «موافقت» يا «مخالفت» خود را ابراز دارند.

پرسش‌ها را مي‌توان به صورت باز و يا به صورت بسته طرح كرد. در پرسش‌هاي باز، پاسخ‌گويان به اختيار خود هر چه را كه در ذهن دارند پاسخ مي‌دهند، و در پرسش‌هاي بسته، پاسخ‌گويان پاسخ‌هاي خود را در گزينه‌هايي كه از قبل تهيه شده است علامت مي‌زنند.

رهنمود‌هايي براي پاسخ دادن به پرسش‌ها:

    در پرسش‌هاي يك پرسش‌نامه بايد از رهنمودهاي زير پيروي كرد: 1) شكل پرسش‌ها بايد متناسب با طرح تحقيقاتي باشد؛ 2) پرسش‌ها بايد روشن و صريح باشد؛ 3) در پرسش‌ها بايد درباره يك چيز پرسش شود؛ 4) پاسخ‌گويان بايد واجد شرايط پاسخ دادن باشند؛‌5) پاسخ گويان بايد تمايل به پاسخ دادن به پرسش را داشته باشند؛ 6) پرسش‌ها بايد با پاسخ گو مرتبط باشند؛ 7) پرسش‌ها بايد به طور معمول كوتاه باشند؛ 8) از پرسش‌هاي منفي پرهيز كنيد تا پاسخ‌گويان سردرگم نشوند؛ 9) پرسش ها نبايد سو‌گيرانه باشد زيرا در چنين صورتي پاسخ‌ها نيز سو‌گيرانه خواهند بود.

ساختن پرسش‌نامه:

    شكل پرسش‌نامه مي‌تواند بر كيفيت داده‌هاي گردآوري شده تاثير بگذارد.

    يك شكل روشن براي پرسش‌هاي مشروط ضروري است تا تضمين كند كه پاسخ‌گويان تمام پرسش‌هايي را كه براي آنان طرح شده است، پاسخ دهند.

    ترتيب پرسش‌ها در يك پرسش‌نامه مي‌تواند بر پاسخ‌هاي داده شده تاثير بگذارد.

    پرسش ماتريسي شكل كارآمدي براي ارئه چندين پرسش است كه در طبقه‌هاي پاسخ يكسان سهيم‌اند.

    راهنمايي‌هاي روشن براي به دست آوردن پاسخ‌هاي مناسب در يك پرسش‌نامه حائز اهميت است.

    پيش از اجراي پرسش‌نامه‌ها در ميان نمونه انتخاب شده براي مطالعه، بايد روي آنها يك آزمون مقدماتي انجام داد.

    پرسش‌ها را مي‌توان به سه روش اساسي اجرا كرد: پرسش‌نامه‌هايي كه پاسخ‌گويان شخصا آنها را تكميل مي‌كنند؛ مصاحبه‌گران به طور حضوري پرسش‌ها را براي پاسخ‌گويان مي‌خوانند و پاسخ‌هاي پاسخ‌گويان را در پرسش‌نامه درج مي‌كنند؛ يا مصاحبه‌گران به پيمايش‌هاي تلفني مي‌پردازند.

پرسش‌نامه‌هاي خود اجرا شونده:

    عموما توصيه مي‌شود كه درباره ارسال پرسش‌نامه‌هايي كه پاسخ‌گويان شخصا تكميل مي‌كنند، براي كساني كه به درخواست نخست پاسخ نداده‌اند، پرسش‌نامه‌هاي جديدي ارسال شود. نظارت دقيق بر پرسش‌نامه‌هاي بازگشته راهنمايي خوبي براي زماني فراهم مي‌سازد كه ارسال پرسش‌نامه‌هاي پيرو مناسب است.

پيمايش‌هاي مصاحبه‌اي:

    مهم‌ترين ويژگي مصاحبه‌گران بي‌طرفي آنان است. حضور مصاحبه‌گران در فرايند گردآوري داده‌ها نبايد هيچ گونه تاثيري در پاسخ‌هايي كه به پرسش‌هاي پرسش‌نامه داده مي‌شود، بر جاي بگذارد.

    مصاحبه‌گران بايد به دقت آموزش ببيند تا با پرسش‌نامه آشنا شوند، دقيقا جمله‌‌بندي و ترتيب پرسش را دنبال كنند، و پاسخ‌ها را دقيقا آن گونه كه داده شده‌‌اند، درج كنند.

پيمايش‌هاي تلفني:

    پيمايش‌هاي تلفني ارزان‌تر ‌كارآمدتر از مصاحبه‌هاي حضوري است. اين نوع پيمايش امكان نظارت بيشتر را بر گردآوري داده‌ها فراهم مي‌سازد. توسعه مصاحبه تلفني به كمك رايانه (CATI) به ويژه نويد‌بخش است.

فناوري‌هاي جديد و تحقيق پيمايشي:

    فناوري‌هاي جديد فرصت‌هاي بيشتري را براي پژوهشگران اجتماعي فراهم مي‌سازد. اين فناوري‌ها شامل انواع گردآوري و تحليل داده‌ها به كمك رايانه و فرصت انجام پيمايش به وسيله دور‌نگار يا از طريق اينترنت است. اما اين دو روش آخر را بايد با احتياط مورد استفاده قرار داد زيرا ممكن است پاسخ‌گويان معرف جمعيت مورد نظر نباشند.

مقايسه روش‌هاي مختلف پيمايشي:

    امتياز پرسش‌نامه‌هايي كه خود پاسخ‌گويان تكميل مي‌كنند (پرسش‌‌نامه‌هاي خود اجرا شونده) نسبت به پيمايش مصاحبه‌اي عبارت از با صرفه بودن، سريع بودن، نبود سوگيري مصاحبه‌گر و امكان گمنام بودن پاسخ‌گو و اختفا براي دادن پاسخ‌هاي صادقانه به پرسش‌هاي حساس است.

    امتياز پيمايش‌هاي مصاحبه‌اي بر پرسش‌نامه‌هايي كه پاسخ‌گو شخصا تكميل مي‌كند عبارت‌اند از: پرسش‌نامه‌هاي ناكامل كمتر و پرسش‌هاي درك نشده كمتر، به طور كلي ميزان بازگشت بيشتر پرسش‌نامه‌ها و انعطاف بيشتر بر حسب نمونه‌گيري و مشاهدات ويژه. امتيازهاي پيمايش‌هاي تلفني بر مصاحبه‌هاي حضوري عبارت‌اند از صرفه‌جويي در هزينه و زمان.

    مصاحبه‌هاي تلفني ايمن‌تر از مصاحبه‌هاي رو در رو است و ممكن است تاثير كمتري بر خود مصاحبه داشته باشد. مصاحبه‌هاي آن‌لاين بسياري از نقاط قوت و ضعف پيمايش‌هاي پستي را داشته باشند. گر چه انجام مصاحبه‌هاي آن‌لاين ارزان‌ترند، اما تضمين اين كه پاسخ‌گويان معرف كل جمعيت هستند، دشوار است.

    به طور كلي تحقيق پيمايشي از لحاظ كم هزينه بودن و ميزان داده‌هايي كه جمع‌آوري مي‌شوند داراي امتيازهايي است. استاندارد كردن داده‌هاي جمع‌اوري شده نشان دهنده‌ي يكي ديگر از نقاط قوت تحقيق پيمايشي است.

    تحقيق پيمايشي داراي نقاط ضعفي است از قبيل تا حدي تصنعي بودن و سطحي بودن. دستيابي به درك كاملي از فرآيندهاي اجتماعي در صحنه‌هاي طبيعي آنها از طريق استفاده از پيمايش‌ها دشوار است. به طور كلي اعتبار تحقيق پيمايشي كم و قابليت اعتماد آن زياد است.

تحليل ثانوي:

تحقيق ثانوي گزينه مهمي را براي «گردآوري» داده‌هاي ارزان و آسان براي پژوهشگران فراهم مي‌سازد اما از اعتبار چندان بالايي برخوردار نيست.

نكات اصلي فصل (10):

مقدمه:

تحقيق ميداني مستلزم مشاهده مستقيم پديده‌هاي اجتماعي در محيط‌هاي طبيعي آنهاست. تحقيق ميداني معمولا كيفي است تا كمي. در تحقيق ميداني، مشاهده پردازش داده‌ها، و تحليل فرآيندهاي درهم تنيده و چرخه‌اي است.

موضوع‌هاي مناسب براي تحقيق ميداني:

تحقيق ميداني به ويژه براي موضوع‌ها و فرايندهايي مناسب است كه به سادگي قابل كمي كردن نيستند، به بهترين نحو در محيط‌هاي طبيعي مورد مطالعه قرار مي‌گيرند، يا در طول زمان تغيير مي‌كنند. اعمال، وقايع، مواجهه‌ها،‌ نقش‌ها، ارتباط‌ها، گروه‌ها، سازمان‌ها، سكونت‌گاه‌ها، دنياهاي اجتماعي و سبك‌هاي زندگي يا خرده‌فرهنگ‌ها جزو اين موضوع‌ها هستند.

ملاحظات اجتماعي در تحقيق ميداني كيفي:

نقش‌هاي گوناگون مشاهده‌گر و روابط محقق با آزمودني‌ها جزو ملاحظات ويژه دخيل در تحقيق ميداني است. محقق بايد تصميم بگيرد كه آيا به منزله‌ي غيرخودي به منزله‌ي يك شركت كننده به مشاهده بپردازد، آيا خود را به عنوان محقق معرفي كند يا خير،‌ و چقدر خود را به آزمودني‌ها نزديك كند.

برخي از الگوهاي تبييني تحقيق ميداني:

    هر يك از الگوهاي تبييني زير، مانند طبيعت‌گرايي، روش‌مردم‌ شناسي، نظريه‌ بازكاوي، مطالعات موردي و روش موردي تداومي، مردم‌نگاري نهادي و اقدام پژوهي مشاركتي مي‌توانند تحقيق ميداني را هدايت كنند.

انجام تحقيق ميداني كيفي:

    تدارك ورود به ميدان مستلزم انجام تحقيق پس‌زمينه‌اي، تعيين چگونگي تماس با آزمودني‌ها، و حل مسائل مربوط به ارتباط محقق با آزمودني‌هاست.

    محققان ميداني غالبا مصاحبه‌‌هاي عمقي‌اي را انجام مي‌دهند كه كمتر از مصاحبه‌هاي تحقيق پيمايشي ساخت‌مند هستند. مصاحبه كيفي بيشتر يك گفت‌گوي هدايت شده است تا كند‌وكاوي براي اطلاعات خاص. مصاحبه كارآمد مستلزم مهارت در گوش كردن فعال و توانايي هدايت بدون مزاحمت گفت‌گوهاست.

    براي ايجاد يك گروه كانوني، محققان آزمودني‌ها را گردهم مي‌آورند و در حالي كه اين آزمودني‌ها موضوعي را براي كند‌و‌كاو قرار مي‌دهند، محققان كنش‌هاي متقابل آنان را مشاهده مي‌كنند.

    درصورت امكان، مشاهدات ميداني بايد در صحنه مشاهده ثبت شوند؛ در غير اين صورت بايد آنها را هر چه زودتر ثبت كرد.

    شناخت عميقي كه تحقيق ميداني به دست مي‌دهد، انعطاف‌پذيري آن و (معمولا) كم هزينه بودن آن جزو امتيازهاي اين نوع تحقيق است.

اصول اخلاقي در تحقيق ميداني كيفي:

    انجام مسئولانه تحقيق ميداني نستلزم رعايت چند مسئله اخلاقي است كه از تماس مستقيم محقق با آزمودني‌ها مطرح مي‌شود.

نقاط قوت و ضعف تحقيق ميداني كيفي:

    تحقيق ميداني در مقايسه با تحقيق پيمايشي و تحقيق آزمايشي عموما داراي اعتبار (روايي) بيشتر و قابليت اعتماد (پايايي) كمتري است. همچنين تحقيق ميداني عموما براي ورود به توصيف‌هاي آماري و جمعيت‌هاي بزرگ مناسب نيست.

نكات اصلي فصل (13):

مقدمه

    تحليل كيفي بررسي و تفسير غير عددي مشاهدات است.

 

پيوند نظريه و تحليل:‌

    تحليل كيفي شامل تاثير متقابل مداوم بين نظريه و تحليل است. در تحليل داده‌هاي كيفي، تلاش مي‌كنيم الگوهايي مانند تغييرات زماني يا روابط علي ميان متغيرها را كشف كنيم.

    نمونه‌هايي از رويكردها نسبت به كشف و تبيين اين الگوها عبارت‌اند از «روش نظريه ‌بازكاوي»، نشانه‌شناسي، و تحليل گفتگو.

پردازش داده‌هاي كيفي:

    پردازش داده‌هاي كيفي هم هنر است و هم علم. سه ابزار اصلي آماده‌سازي داده‌ها عبارت‌اند از كد‌گذاري، يادداشت برداري و ترسيم نقشه مفهومي. برخلاف واحد‌هاي استاندارد مورد استفاده در كد‌گذاري براي تحليل آماري، واحدهايي كه بايد در تحليل كيفي كد‌گذاري شوند ممكن است در يك سند متفاوت باشند. هر چند ممكن است كدها از نظريه مورد بررسي استخراج شوند، غالبا محققان از كد‌گذاري باز استفاده مي‌كنند. در كد‌گذاري باز بررسي محققان و مورد پرسش قرار دادن داده‌ها پيشنهاد مي‌شود.

    يادداشت برداري در چند مرحله از پردازش داده‌ها براي درك معناي كدها، ايده‌هاي نظري، نتيجه‌گيري‌هاي اوليه، و تفكرات ديگري كه طي چند تحليل مفيد خواهند بود، مناسب است.

    در ترسيم نقشه مفهومي نمودارهايي براي ارتباط‌ها در داده‌ها به صورت گرافيكي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

برنامه‌هاي رايانه‌اي براي داده‌هاي كيفي:

    چند برنامه‌ي رايانه‌اي، مانند NUD*IST، به ويژه براي كمك به محققان در تحليل داده‌هاي كيفي طراحي شده‌اند. به علاوه، محققان مي‌توانند از قابليت‌هاي ابزارهاي نرم‌افزاري متداول مانند واژه‌پردازها، برنامه‌هاي پايگاه‌هاي داده‌ها و صفحه‌هاي گسترده بهره‌برداري كنند.

تحليل كيفي داده‌هاي كمي:

هر چند تحليل در روش‌هاي كيفي و كمي ممكن است در تضاد با يكديگر يا رقيب يكديگر به نظر آيند، اما هر دو نوع تحليل در هر تحقيقي ضروري است.

نكات اصلي فصل چهاردهم

    تحليل كمي شامل فنوني است كه محققان به وسيله آنها داده‌ها را به شكل عددي در مي‌آورند و به وسيله آنها به تحليل آماري مي‌پردازند.

كمي كردن داده‌ها

    برخي از داده‌ها، مانند سن و درآمد، ذاتاً عددي هستند.

    اغلب، كمي كردن شامل كدگذاري درون مقوله‌هايي است كه معرف عددي را به خود مي‌گيرند.

    محققان ممكن است از طرح‌واره‌هاي كدگذاري موجود، مانند مقوله‌بندي اشتغال اداره سرشماري استفاده كنند يا خود به ايجاد مقوله‌هاي كدگذاري بپردازند. در هر دو حالت، طرحواره كدگذاري بايد با ماهيت و اهداف طرح متناسب باشد.

    دفترچه كد سندي است كه 1) شناسه‌هاي تعيين شده براي متغيرهاي مختلف و 2) كدهاي تعيين شده براي صفات آن متغيرها را توصيف مي‌كند.

تحليل يك متغيري

    تحليل يك متغيري يك متغير واحد است. از آنجا كه تحليل يك متغيري شامل ارتباط بين دو متغير يا بيشتر نمي‌شود، هدف آن بيشتر توصيفي است تا تبييني.

    چند فن امكان مي‌دهند تا بتوان براي سامان‌پذيري داده‌هاي اصلي آنها را خلاصه و در عين حال تا حد امكان جزئيات اصلي را نيز در آنها حفظ كرد. توزيع فراواني، متوسط‌ها، داده‌هاي گروه‌بندي شده، و سنجه‌هاي پراكندگي همگي شيوه‌هاي تلخيص داده‌هاي مربوط به يك متغير هستند.

مقايسه خرده گروهها

    مقايسه خرده گروهها براي توصيف شباهت‌ها و تفاوت‌هاي ميان خرده گروه‌ها در خصوص يك متغير است.

تحليل دو متغيري

    تحليل دو متغيري به جاي مقايسه گروه‌ها، بر ارتباط بين متغيرها متمركز مي‌شود. در تحليل دو متغيري پيوستگي آماري بين متغير مستقل و متغير وابسته بررسي مي‌شود. هدف آن معمولاً تبييني است تا صرفاً توصيفي.

    نتايج تحليل‌هاي دو متغيري غالباً به شكل جدول‌هاي وابستگي ارائه مي‌شوند. كه براي آشكار كردن تأثيرات متغير مستقل بر متغير وابسته ساخته مي‌شوند.

مقدمه اي بر تحليل چند متغيري

    تحليل چند متغيري روش تحلي ارتباط هم زمان ميان چند متغير است.

    همچنين‌مي‌توان از اين روش براي شناخت كامل‌تر ارتباط بين دو متغير استفاده كرد.

    منطق و فنون تحقيق كمي را همچنين مي‌توان در تحقيق كيفي به كار برد.

تشخيص جامعه‌شناختي

    تشخيص جامعه‌شناختي يك فن تحليل كمي براي تعيين ماهيت مسائل اجتماعي از قبيل تبعيض قومي يا جنسيتي است.

نكات اصلي فصل پانزدهم

مقدمه

    مدل تشريحي يك روش تحليل چند متغيري مناسب براي تحقيق اجتماعي است. مدل تشريحي عمدتاً مدلي منطقي است كه مي‌تواند منطق اساسي روشهاي چند متغيري ديگر را آشكار سازد.

خاستگاه مدل تشريحي

    پل لازارسفلد و پاتريشيا كندال منطق مدل تشريحي را براي ارائه جدولهاي فرضي در رابطه با كار ساموئل استوفر درباره ميزان تحصيلات و رضايت از اعزام شدن به خدمت نظام وظيفه در ارتش مورد استفاده قرار دادند.

    ارتباط جزئي عبارت از ارتباط مشاهده شدن بين دو متغير در يك گروه فرعي از موارد بر اساس يك صفت از متغير آزمون با متغير كنترل است.

    ارتباط مرتبه صرف عبارت از ارتباط مشاهده شده بين دو متغير بدون وجود متغير ثابت يا كنترل شده سوم است.

 

الگوي تبييني تشريحي

    مراحل اصلي در تشريح به شرح زيرند:

1- مشاهده وجود ارتباط بين دو متغير سوم ثابت نگه داشته مي‌شود به اين معنا كه موارد تحت طبق صفات اين متغير سوم به اجزاء فرعي تقسيم مي‌شوند. 3) ارتباط دو ** با ارتباط‌هاي يافته شده در هر گروه فرعي شناخت كامل‌تري درباره خود ارتباط اوليه به دست مي‌دهد.

    منطق ارتباط ميان متغيرها متفاوت است و بستگي به اين دارد كه آيا متغير آزمون مقدم بر دو متغير ديگر است يا متداخل بين آنهاست.

    نتيجه يك تحليل تشريحي مي‌تواند تكرار (كه به موجب آن اساساً مجموعه‌اي از روابط جزئي مانند رابطه مرتبه صفر است)، تبيين (كه به موجب آن، هنگامي كه يك متغير مقدم ثابت نگه داشته مي‌شود، مجموعه‌اي از ارتباط هاي جزئي به صفر كاهش مي‌يابد)، تفسير (كه به موجب آن، هنگامي كه يك متغير متداخل (واسط) ثابت نگه داشته مي‌شود، اساساً‌ مجموعه‌اي از ارتباط‌هاي جزئي به صفر كاهش مي‌يابند)، تخصيص (كه به موجب آن ارتباط جزئي به طور ايده‌آل به صفر كاهش مي‌يابد و متغير ديگر مانند رابطه اوليه باقي مي‌ماند يا قوي‌تر است).

    يك متغير پنهان كننده ارتباط بين دو متغير ديگر را پنهان مي كند؛ يك متغير تحريف كننده باعث معكوس كردن ارتباط بين دو متغير ديگر (از منفي به مثبت يا برعكس) مي‌شود.

تشريح و فرضيه سازي پس رويدادي

    فرضيه سازي پس رويدادي با ساختن فرضيه‌هايي اطلاق مي‌شود كه ارتباطي را «پيش‌بيني» مي‌كنند كه مشاهده شده است. اين فرضيه سازي در علم فاقد اعتبار است، زيرا ابطال چنين فرضيه‌هايي غير ممكن است. البته، هيچ چيز نمي‌تواند مانع شود كه ما دلايلي عرضه كنيم كه چرا ارتباط هاي مشاهده شده آن گونه‌اند كه هستند؛ تنها نبايد آن استدلال‌ها را به شكل «فرضيه» در آوريم. مهم‌تر اينكه يك ارتباط مشاهده شده و دلايل ممكن براي اثبات آن شايد فرضيه هايي درباره ارتباط‌هاي ديگري به دست دهد كه بررسي نشده اند. مدل تشريحي ابزار منطقي بسيار خوبي براي اين نوع تحليل داده هاي آشكار شده است.

نكات اصلي فصل شانزدهم

مقدمه

 

    آمار شاخه كاربردي رياضيات است كه به ويژه براي انواع تحليل هاي تحقيقاتي مناسب است.

آمار توصيفي

    براي تلخيص داده‌هاي مورد بررسي از آمار توصيفي استفاده مي‌شود. برخي از آمارهاي توصيفي توزيع صفات يك متغير واحد و برخي ديگر پيوستگي بين متغيرها را خلاصه مي‌كنند.

    آماره‌هاي توصيفي كه ارتباط بين متغيرها را خلاصه مي‌كنند سنجه‌هاي پيوستگي ناميده مي‌شوند.

    براي ارزيابي تعميم‌پذيري يافته‌هاي حاصل از يك تحليل يك نمونه به جمعيت آماري كه اين نمونه از آن انتخاب شده است، از آمار استنتاجي يا استنباطي استفاده مي‌كنيم. برخي از آماره‌هاي استنباطي ويژگي‌هاي يكي از متغيرهاي جمعيت و برخي ديگر يعني آزمون‌هاي معني‌داري آماري ارتباط بين متغيرها را در جمعيت آماري برآورد مي‌كنند.

    بسياري از سنجه‌هاي پيوستگي بر مدل كاهش متناسب خطا (PRE) مبتني مي‌باشند. اين مدل مبتني است بر مقايسه 1) تعداد خطاهايي كه ما هنگام حدس زدن درباره صفات يك متغير معين براي هر يك از مواردي كه مطالعه مي‌كنيم، مرتكب مي‌شويم البته اگر چيزي جز توزيع صفات آن متغير را ندانيم و 2) تعداد خطاهايي كه مرتكب مي‌شويم وقتي كه توزيع مشترك كل را بدانيم و براي هر مورد، هر زمان كه از ما بخواهند كه صفت متغير را حدس بزنيم، صفت متغير ديگر را به ما گفته باشند.

لاندا ( ) سنجه مناسبي براي سنجش پيوستگي است كه در تحليل دو متغير «اسمي» مورد استفاده قرار مي‌گيرد. لاندا همچنين تصوير روشني از مدل (PRE) به دست مي‌دهد.

گاما ( ) سنجه مناسبي براي سنجش پيوستگي است كه در تحليل دو متغير «تربيتي» مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

    همبستگي گشتاور مضربي پيرسون (r) سنجه مناسبي براي سنجش پيوستگي است كه براي تحليل متغيرهاي «فاصله‌اي» يا «نسبي» مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

    تحليل رگرسيون (واگشت) نشان دهندة ارتباط بين دو متغير به صورت معادله است؛ براي پيش‌بيني مقادير يك متغير وابسته بر اساس مقادير يك يا چند متغير مستقل، از تحليل رگرسيون استفاده مي‌شود.

    هر رگرسيون چند متغيره به يك معادله رگرسيون منتج مي شود و مقادير يك متغير وابسته را از مقادير چند متغير مستقل برآورد مي‌كند.

    تحليل رگرسيون چند متغيره به يك معادله رگرسيون منتج مي‌شود و مقادير يك متغير وابسته را از مقادير چند متغير مستقل برآورد مي‌كند.

    تحليل رگرسيون جزئي تأثير چند متغير مستقل در متغير وابسته را مي‌آزمايد، اما هنگامي كه تأثير يك متغير مستقل در متغير وابسته به طور جداگانه مورد آزمايش قرار مي‌گيرد، تأثير متغيرهاي مستقل ديگر ثابت نگه داشته مي‌شود.

    رگرسيون جزئي نشان مي‌دهد كدام يك از متغيرهاي مستقل شديدترين رابطه خالص را با متغير وابسته دارند.

    تحليل رگرسيون منحني اين امكان را مي‌دهد كه «مناسب‌ترين» خط رگرسيون چيزي غير از خط مستقيم باشد. خط رگرسيون منحني زماني به دست مي‌آيد كه مقادير متغير مستقل به تواناييهاي بيش از 1 افزايش يابد. مثلاً به توان دو، به توان سه و .. برسد.

    تحليل سلسله‌هاي زماني شامل مطالعه فرايندهايي است كه در طول زمان رخ مي‌دهند، فرايندهايي از قبيل رشد جمعيت يا ميزان جرم و جنايت.

    تحليل مسير عبارت است از روش ارائه گرافيكي شبكه‌اي از روابط علي در ميان چندين متغير. تحليل مسير به طور گرافيكي «مسيرها» يي را ترسيم مي‌كند كه از طريق آنها متغيرهاي مستقل باعث متغيرهاي وابسته مي‌شوند.

    به علاوه، تحليل مسير ساز و كارهاي تأثيرگذاري متغيرها را بر هم روشن مي‌كند و نشان مي دهد كه تأثير يك متغير تا چه حد مستقيم و تا چه حد غير مستقيم است.

    ضرايب مسير عبارت‌اند از ضرايب استاندارد رگرسيوني كه معرف روابط جزئي بين متغيرهاست. با استفاده از ضرايب مسير مي‌توان ميزان تأثير هر متغير را مشخص كرد.

    تحليل عاملي كه تنها از طريق رايانه ميسر است، عبارت است از روش تحليلي كشف ابعاد كلي كه به وسيله مجموعه‌اي از متغيرهاي واقعي نشان داده مي‌شود. اين ابعاد كلي يا «عوامل»، ابعاد فرضي محاسبه شده‌اي هستند كه دقيقاً به وسيله هيچ يك از متغيرهاي تجربي مورد مطالعه نشان داده نشده‌اند، اما به شدت با گروه‌هاي متغيرهاي تجربي ارتباط دارند.

    بار عاملي درجه همبستگي بين يك متغير تجربي معين و يك عامل معين را نشان مي‌دهد.

    استنباط درباره ويژگي‌ يك جمعيت مانند درصد رأي دهندگاني كه از نامزد A جانبداري مي‌كنند- بايد حاوي نشانه‌اي از يك فاصله اطمينان (طيفي كه انتظار مي‌رود مقدار در آن وجود داشته باشد: مثلاً بين 45 و 55 درصد از نامزد A جانبداري مي‌كنند). و نشانه‌اي از سطح اطمينان (احتمال اينكه مقدار در آن طيف قرار گيرد: مثلاً با 95 درصد اطمينان) باشد. محاسبه سطوح اطمينان و فواصل اطمينان بر اساس نظريه احتمال است و فرض را بر اين مبنا قرار مي دهند كه فنون نمونه‌گيري احتمالي متعارف در مطالعه به كار گرفته شده است.

    استنباط از پيوستگيهاي يافت شده بين متغيرها در يك نمونه براي تعميم‌پذيري آن به كل جمعيت آماري، مستلزم آزمونهاي معني‌داري آماري است. به عبارت ساده‌تر اين آزمون‌ها اين احتمال را برآورد مي‌كنند كه اگر بين متغيرها در جمعيت آماري پيوستگي وجود نداشته باشد، وجود يك پيوستگي بين متغيرها به بزرگي پيوستگي مشاهده شده در نمونه مي‌تواند از خطاي نمونه‌گيري بهنجار ناشي شود. همچنين آزمون‌هاي معني‌داري آماري بر نظريه احتمال استوارند و فرض را بر اين مبنا قرار مي‌دهند كه فنون نمونه‌گيري احتمالي در مطالعه به كار گرفته شده است.

    نبايد معني‌داري آماري را با معني‌داري ذاتي اشتباه گرفت. معني داري ذاتي بدين معناست كه يك پيوستگي مشاهده شده قوي، مهم و معنادار است.

    سطح معني‌داري يك پيوستگي مشاهده شده را با در نظر گرفتن اين احتمال به صورت گزارش مي‌كنند كه اين پيوستگي مي‌توانسته است ناشي از خطاي نمونه‌گيري بوده باشد اينكه بگوييم يك پيوستگي در سطح 05/0 معني‌دار است، مانند اين است كه بگوييم انتظار نمي‌رود يك پيوستگي به بزرگي پيوستگي مشاهده شده بيش از پنج مرتبه از صد مرتبه ناشي از خطاي نمونه‌گيري باشد.

    محققان اجتماعي بيشتر مجموعة ويژه‌اي از سطوح معني‌داري را در ارتباط با آزمون‌هاي معني‌داري آماري مورد استفاده قرار مي‌دهند: مثلا 05/0، 01/0 و 001/0 انتخاب هر يك از اين سطوح بستگي به نظر محقق دارد.

    آزمون‌هاي معني داري آماري پيش‌فرضهايي درباره داده‌ها و روشها ارائه مي‌دهند كه هرگز براي تحقيق اجتماعي واقعي قانع كننده نيستند. با اين حال، اين آزمون‌ها در تحليل و تفسير داده‌ها مي‌توانند كاركرد ثمربخشي داشته باشند. در هر صورت، بايد در تفسير «معني‌داري» نتايج آزمون نهايت احتياط و دقت را به كار برد.

    تحليل واريانس (ANOVA) بر اساس تغييرات بين گروهها و درون گروهها و تعيين اين مطلب است كه آيا تغييرات بين گروهي در نمونه تصادفي ساده رخ داده است يا اين تغييرات احتمالاً نشان دهنده ارتباط واقعي بين متغيرهاي دخيل است.

    در تحلي تمايز يك بعد تركيبي فرضي كه مقوله‌هاي متغير وابسته را از هم جدا مي‌كند، يافته و علت تغيير در متغير مستقل بيان مي‌شود. اين امر منجر به معادله‌اي مي‌شود كه به افراد بر اساس آن بعد فرضي نمره مي‌دهد و براي محقق اين امكان را فراهم مي‌سازد كه مقادير آنها را روي متغير وابسته پيش‌بيني كند.

    مدل لگاريتم خطي مدلي را براي تحليل ارتباط پيچيده ميان چند متغير اسمي كه هر يك بيش از دو صفت دارند، ارائه مي‌دهد.

    در نظام‌هاي اطلاعات جغرافيايي، داده‌هاي كمي كه واحدهاي جغرافيايي را توصيف مي‌كنند به صورت يك نقشه جغرافيايي ارائه مي‌شوند.

نكات اصلي فصل هفدهم

    تحقيق علمي معنادار به طور جدايي ناپذيري با انتقال مطالب آن به مخاطبان گره خورده است، آشنايي با خواندن و نگارش آن به تمرين نيازمند است.

سازماندهي مروري بر ادبيات

    محققان اجتماعي براي سازماندهي مروري بر ادبيات تحقيق خود مي‌توانند به منابع فراوان، از جمله كتاب و اينترنت دسترسي داشته باشند.

خواندن تحقيق اجتماعي

    خواندن متن علمي با خواندن آثار ديگر، مانند داستان، متفاوت است.

    در خواندن متون علمي، خواننده بايد با خواندن چكيده، مرور اجمالي متن، و خواندن نتيجه‌گيري آغاز كند تا با كم و كيف تحقيق آشنا شود.

    خوانندگان متون علوم اجتماعي بايد از درون متن براي خود پرسش‌هايي را مطرح كنند و هر چه خواندن متن را ادامه مي‌دهند براي خود يادداشت برداري كنند.

    عناصر اصلي يادداشت‌برداري در خواندن يك گزارش تحقيق شامل يادداتش‌برداري از جهت‌گيري نظري، طرح تحقيق، روشهاي سنجش، نمونه‌گيري (در صورت وجود آن)، و ملاحظات ديگري كه مختص چند روش گردآوري داده‌هاست كه در اين كتاب مورد بحث قرار گرفتند.

استفاده آگاهانه از اينترنت

    اينترنت ابزار قدرتمندي براي محققان اجتماعي است، اما خطراتي را هم در بردارد.

    تصور نكنيد كه هر آنچه را كه در اينترنت مي‌خوانيد ضرورتاً درست است.

    منابع اصلي داده‌ها بر منابعي كه داده‌هاي خود را مي‌گيرند، ارجحيت دارند.

    در ارزيابي يك منبع وب، محقق بايد نكات زير را بپرسد:

چه كسي و كجا نويسنده وب سايت بوده است؟

آيا سايت از يك ديدگاه خاص طرفداري مي‌كند؟

آيا سايت منابع دقيق و كاملي ارائه مي‌دهد؟

آيا داده‌هاي سايت روزآمد است؟

    معمولاً سازمان‌هاي رسمي منبع مطمئن‌تر داده‌ها هستند، گو اينكه داده‌ها داراي خطا هم هستند.

    خواننده يك گزارش مدام بايد درستي آن را زير ذره‌بين قرار دهد.

    نقل قول‌هاي وب، مانند منابع كتاب شناختي بايد كامل باشد. يعني به خواننده اين امكان را بدهد كه منبع مطالب نقل شده را بيابد و آنها را بازنگري كند.

نگارش تحقيق اجتماعي

    نگارش تحقيق اجتماعي خوب بايد با نگارش خوب آغاز شود، بدان معنا كه نگارش بايد براي انتقال گزارش تحقيق و برقرار كردن ارتباط با مخاطب صورت گيرد، نه اينكه بخواهد مطلبي را به او تحميل كند.

    در نظر داشتن مخاطب و هدف خود در نگارش گزارش تحقيق حائز اهميت بسيار است.

    از سرقت ‌ادبي پرهيز كنيد، سرقت ادبي يعني ارائه مطالب و انديشه‌هاي ديگران كه گويي از آن خود شماست. هر گاه دقيقاً كلمات ديگران را مورد استفاده قرار مي‌دهيد،‌ به طور قطع بايد از گيومه يا علائم ديگري استفاده كنيد كه نشان دهيد مطالب را از شخص ديگري نقل كرده‌ايد. هنگامي كه كلمات يا ايده‌هاي شخص ديگري را تعبير و تفسير مي‌كنيد، بايد استناد كتاب‌شناسي كاملي از آن منبع ارائه دهيد.

    گزارش تحقيق بايد شامل شرحي از طرح تحقيق و اجراي آن باشد.

    تحليل گزارش در هر مرحله بايد روشن، و نتيجه‌گيري آن بايد دقيق اما بدون طول و تفصيل باشد.

    براي نگارش گزارشهاي خوب، محققان بايد به جزئيات بپردازند، مطالب تأييد كننده را هماهنگ و درهم ادغام كنند، و نتيجه‌گيري‌هاي صريح و روشني ارائه دهند.

 

 

 


ایران کنفرانس

confBook

بانك موضوع پايان نامه

معرفي پايگاه هاي اطلاعاتي علمي

حمايت از پايان نامه ها

بورسهای خارجی

-->