مهارتهاي پايان نامه نويسي

دانلود فرم ‍پروپوزال دانشگاهها

 

 iranresearches-telegram

محصولات ایران پژوهان را در فروشگاه ببینید
 

نگارش یافته توسط مدير محتواي ايران پژوهان مجموعه: علمي و پژوهشي
تعداد بازدید: 48400
چاپ

فرضیات تحقیق را می­توان به سه دسته رده­بندی کرد:

  1. 1.     فرضیه­‌های توصیفی

فرضیه­های توصیفی مبین وجود حالات، شرایط، صفات، ویژگی­های اشیاء و اشخاص، موقعیت­ها، پدیده­ها و رخدادهایی هستند که نسبت وقوع رویداد، صفات، ویژگی­های اشیاء و پدیده­ها را توضیح می­دهد. در این­گونه فرضیات معمولاً از کلمات «چه می­باشد»، «چیست» و «چگونه است» استفاده می­شود. بعضی اوقات گزاره­های مسئله این عبارات را دربرندارند ولی به طور ضمنی این عبارات از آنها استنباط می­شود.

برای مثال: «بررسی تاریخی گسترش مدارس فنی و حرفه­ای» به طور ضمنی این فرضیه را که «گسترش تاریخی مدارس فنی و حرفه­ای چگونه بوده است؟» را دربردارد. فرضیات تحقیقات توصیفی نیز عبارات: «چیست» و «چگونه می­باشد» را دربردارد، مثال:

 

«سطح پیشرفت درسی دانش­آموزان پایۀ سوم ابتدایی مدارس تهران در آزمون پیشرفت تحصیلی چگونه است؟» یا «طرز تفکر دانش­آموزان نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی چیست؟»

 

  1. 2.    فرضیه­ های رابط‌ه­ ای

محقق به دنبال کشف و تعیین رابطۀ علت و معلولی بین دو یا چند متغیر است؛ در این­گونه فرضیات، چگونگی رابطۀ دو یا چند متغیر مورد نظر قرار می­گیرد. برای مثال، بررسی رابطۀ بین مفهوم خود و پیشرفت تحصیلی؛ و یا تأثیر عامل هوش در پیشرفت تحصیلی.

  1. 3.   فرضیه­‌های تفاوتی

محقق به دنبال بررسی و مقایسۀ تفاوت تأثیر دو یا چند متغیر بر یک یا چند متغیر است. این فرضیه­ها با تفاوت سطوح متغیرها سروکار دارند و معمولاً به شکل زیر بیان می­شود: بررسی تفاوت بین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران پایۀ پنجم ابتدایی؛ و یا تفاوت تأثیر دو روش تدریس بر شاگردان.

انواع فرضیه

فرضیه بر اساس ملاک­های مختلفی طبقه­بندی شده است. اما در یک طبقه­بندی کلی، فرضیه به دو دسته تقسیم می­شود: الف) فرضیۀ تحقیقی، ب) فرضیۀ آماری.

الف) فرضیۀ تحقیقی

فرضیۀ تحقیقی بیانی است که به توصیف رابطۀ بین متغیرها می­پردازد. به عبارت دیگر، این فرضیه انتظارات پژوهشگر را دربارۀ رابطه بین متغیرها نشان می­دهد و به همین دلیل یک راه­حل پیشنهادی است. فرضیه­های تحقیقی به دو گونه تقسیم می­شوند: 1) جهت­دار[1]، 2) بدون­جهت[2]. فرضیۀ جهت­دار به فرضیه­ای گفته
می­شود که در آن جهت ارتباط یا جهت تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مشخص و معین است. از این فرضیه هنگامی استفاده می­شود که پژوهشگر دلایل مشخصی برای پیش­بینی رابطۀ معینی داشته باشد. فرضیه­ای که در آن جهت اختلاف یا روابط مشخص نیست، بدون­جهت نامیده می­شود. برای آزمون
فرضیه­های جهت­دار از آزمون­های آماری یک دامنه استفاده می­شود، در صورتی که با فرضیه­های بدون جهت آزمون آماری دو دامنه به کار برده می­شود.

اگر در بیان یا مطرح کردن رابطه بین دو متغیر یا مقایسه دو گروه، اصطلاحاتی نظیر «مثبت»، «منفی»، «بیشتر از»، «کمتر از» و نظایر این­ها استفاده شود، آنگاه چنین فرضیه­هایی جهت­دار هستند. از طرفی دیگر،
فرضیه­های بدون­جهت فرضیه­هایی هستند که نوعی رابطه یا تفاوت را مشخص می­سازند اما هیچ­نوع سمت و سوی جهت روابط یا تفاوت­ها را نشان نمی­دهند. فرضیه­های بدون­جهت را زمانی می­توان مطرح کرد که روابط یا تفاوت­های بین متغیرها هرگز قبلاً کشف نشده باشند و در نتیجه مبنایی برای نشان دادن جهت فرضیه­ها وجود نداشته باشند یا یافته­های متضادی در بررسی­های پژوهشی قبلی در مورد متغیرها وجود داشته است. ممکن است در برخی از تحقیقات نوعی رابطه مثبت و در برخی دیگر نوعی رابطه منفی به دست آمده باشد. بنابراین، محقق ممکن است فرض کند که نوعی رابطه معنی­دار  بین متغیرها وجود دارد، اما جهت فرضیه­ها ممکن است روشن نباشد. در چنین مواردی فرضیه­ها را می­توان به صورت بدون­جهت مطرح کرد.

جهت فرضیه­های تحقیقی، به کمک ادبیات تحقیق و با استفاده از تجارب علمی و عملی پژوهشگر تعیین می­شود. در پژوهش­هایی که هدف آنها کشف روابط بین متغیرها یا ارضاء حس کنجکاوی علمی پژوهشگر باشد، غالباً از فرضیه­های بدون­جهت استفاده می­شود. با توجه به اینکه پژوهشگر اصل را بر درستی فرض صفر قرار می­دهد معمولاً در علوم رفتاری از فرضیه­های بدون جهت بیشتر استفاده می­شود.

مثال­های زیر انواع فرضیه­های تحقیقی را روشن می­نماید:

فرضیه تحقیق جهت­دار: به نظر می­رسد کارایی معلمان آموزش­دیده بیشتر از معلمان آموزش­ندیده است.

فرضیه تحقیق بدون­ جهت: به نظر می­رسد بین آموزش معلمان و کارایی آنها رابطه وجود دارد.

ب) فرضیۀ آماری

فرضیه­های آماری، جمله­ها یا عبارت­هایی هستند که با استفاده از نمادهای آماری و به صورت پارامتر نوشته می­شوند و نقش آنها هدایت پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری است. به عبارت دیگر، پژوهشگر روش­های آماری لازم را با استفاده از فرضیه­های آماری انتخاب می­کند. فرضیۀ آماری یک بیان مقداری دربارۀ پارامترهای جامعه است. فرضیه آماری به دو قسم تقسیم می­شود: 1) فرضیه صفر، 2) فرضیه خلاف.

فرض صفر با H0 نشان داده می­شود و یک بیان مقداری است که به صورت پارامتر صورت­بندی می­شود و مبنای ریاضی آن، «برهان خلف» است. این فرض معمولاً به این منظور بیان می­شود که پژوهشگر را به ارزشیابی فرضیۀ تحقیقی قادر سازد. چنین فرضیه­ای مبین عدم تفاوت است. به طور کلی، فرضیه صفر قضیه یا پیشنهادی است که نوعی رابطه قطعی و دقیق بین دو متغیر را بیان می­کند. یعنی بیان می­دارد که همبستگی بین دو متغیر، مساوی صفر است یا این­که تفاوت در میانگین دو گروه در جامعه، مساوی صفر (یا نوعی عدد معین) است. فرضیه صفر بیان می­دارد که هیچ­نوع رابطه (معنی­دار) بین دو متغیر وجود ندارد یا هیچ­نوع تفاوت معنی­دار بین دو گروه، وجود ندارد. منظور ما از فرضیه صفر آن است که هر تفاوتی بین دو گروه نمونه یا هر رابطه­ای بین دو متغیر بر اساس نمونه فقط به واسطه نوسانات یا خطاهای نمونه­گیری تصادفی است نه به واسطه هر نوع تفاوت­های «صحیح» بین دو گروه از جامعه یا روابط بین دو متغیر. فرضیه صفر چنان تنظیم می­شود که بتواند برای رّد احتمالی مورد آزمون قرار گیرد. اگر فرضیه صفر را رد کردیم، آنگاه فرضیه­های مقابل دربارۀ رابطۀ خاصی که آزمون می­شود را می­توان تأیید کرد.

فرض خلاف با HA یا H1 نمایش داده می­شود و همانند فرض صفر به صورت پارامتر صورت­بندی
می­شود. فرضیه­های تحقیقی غالباً راهنمای محقق در تدوین فرض خلاف هستند. به عبارت دیگر فرض خلاف غالباً منطبق بر فرضیه­های تحقیقی است، به این معنی که فرض خلاف بیان­کنندۀ انتظار پژوهشگر دربارۀ نتایج تحقیق است و معمولاً این انتظار بر اساس مدارک آزمایشی و یا تجربۀ کاری پژوهشگر کسب شده است. فرض خلاف، بیانی است که پژوهشگر آرزو می­کند دربارۀ آن پژوهش کند. فرض صفر و خلاف باید ناسازگار باشند، به این معنی که نباید به هیچ شکل یا طریقی با هم تداخل باشند.

مثال­های زیر این دو فرضیه را روشن می­سازد:

فرضیه صفر: به نظر می­رسد کارایی معلمان آموزش­دیده و آموزش­ندیده مساوی است.

فرضیه خلاف: به نظر می­رسد کارایی معلمان آموزش­دیده و آموزش­ندیده مساوی نمی­باشد.

ویژگی­های یک فرضیه خوب

اهم ویژگی­های یک فرضیه خوب را می­توان به شرح زیر برشمرد:

1-    فرضیه باید قدرت تبیین حقایق را داشته باشد؛ یعنی به گونه­ای ساخته شود که واقعیت مسئله یا متغیر یا روابط مورد مطالعه را منعکس کند و بتوان بر اساس آن اطلاعات را گردآوری کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

2-    فرضیه باید بتواند پاسخ مسئله تحقیق را بدهد؛ یعنی آنچنان با مسئله تحقیق مرتبط باشد که اطلاعات گردآوری شده پس از تجزیه و تحلیل، پاسخ­گوی حل مسئله و قابل استفاده باشد.

3-    فرضیه باید قابلیت حذف حقایق نامرتبط با مسئلۀ تحقیق را داشته باشد؛ یعنی باعث پرداختن به کشف حقایقی شود که در چارچوب مسئلۀ تحقیق وجود دارند. ضمناً، حدود آن باید طوری باشد که با مسائل و فرضیه­های دیگر تداخل نکند.

4-    فرضیه باید شفاف، ساده و قابل­فهم باشد؛ بنابراین محقق باید از به کار بردن عبارات مبهم، طولانی و دوپهلو در آن خودداری کند.

5-    فرضیه باید قابلیت آزمون را داشته باشد؛ یعنی مفاهیم و متغیرهای مطرح شده در فرضیه قابل تبدیل به تعاریف عملیاتی و واجد معرف­ها و شاخص­هایی برای ارزیابی و سنجش باشند تا بتوان با وسایل و امکانات موجود آن را مورد آزمایش قرار داد.

6-    فرضیه نباید با حقایق و قوانین مسلم و اصول علمی تأیید شده و پذیرفته شده مغایرت داشته باشد.

7-    فرضیه نباید از واژه­ها و مفاهیم ارزشی استفاده کند، بلکه باید ناظر بر واقعیت و حقیقتی باشد که محقق قصد کشف آن را دارد؛ مثلاً باید در تدوین فرضیه از عباراتی نظیر ایده­آل است، بسیار خوب است پرهیز شود.

8-    فرضیه باید به مطالعه و پژوهش جهت بدهد و راهنمای فعالیت­های محقق باشد.

9-    فرضیه باید به صورت جملۀ خبری باشد تا از نحوۀ ارتبای متغیرها خبر بدهد.

10-   در یک فرضیه خوب اصطلاحات و واژه­های اختصاصی تعریف می­شوند؛ یعنی اگر محقق ناگزیر از کاربرد واژه­ها و اصطلاحاتی است که برای دیگر افراد مفهوم و مأنوس نیست، باید آنها را تعریف کند.

11-   فرضیه­ها با توجه به چارچوب نظری تحقیق تدوین می­شوند؛ بنابراین تعداد ابعاد و رابطه­های موجود در چارچوب نظری می­تواند ملاک عمل برای تعداد فرضیه­ها باشد.

12-   فرضیه­ها باید مختص مسئلۀ تحقیق باشند؛ بنابراین از تدوین فرضیه­های عام و غیرقابل حمل بر مصداق خاص مورد تحقیق باید پرهیز شود؛ زیرا فرضیه قابلیت آزمایش داشتن را از دست می­دهد.

13-   باید بین فرضیه­ها و سؤال­های ویژه یا فرعی تحقیق تناظر صوری و محتوایی وجود داشته باشد؛ زیرا تعداد و نوع سؤال­های فرعی و فرضیه­ها برخاسته از چارچوب نظری تحقیق است، پس باید بین آنها ارتباط منطقی وجود داشته باشد. منظور از تناظر صوری این است که اولاً به تعداد سؤال­های فرعی فرضیه تدوین شود و ثانیاً هر فرضیه در مقابل سؤال مربوط به آن قرار گیرد. منظور از تناسب و تناظر محتوایی این است که معنا و مفهوم هر فرضیه با معنا و مفهوم سؤال مربوط به آن تناسب داشته باشد؛ به عبارت دیگر، فرضیه و سؤال به لحاظ محتوایی با هم ارتباط منطقی داشته باشند.



[1] Directional

[2] Nondirectional


ایران کنفرانس

confBook

بانك موضوع پايان نامه

معرفي پايگاه هاي اطلاعاتي علمي

حمايت از پايان نامه ها

بورسهای خارجی

-->