مهارتهاي پايان نامه نويسي

دانلود فرم ‍پروپوزال دانشگاهها

 

 iranresearches-telegram

محصولات ایران پژوهان را در فروشگاه ببینید
 

نگارش یافته توسط مدير محتواي ايران پژوهان مجموعه: علمي و پژوهشي
تعداد بازدید: 14323
چاپ
نمادها و  شاخص هاي تحقيق علمي

انديس ها گزارشي کمي از کيفيت يک پديده را ارائه مي کنند. به عنوان مثال ضربان قلب و فشار خون، انديس هايي از سلامتي هستند. انديس ها اعتبار خود را از پشتوانه تئوريک خود و نيز ميزان ارتباط آنها با پديده مورد بررسي کسب مي کنند. از اين جهت ما انديس هاي مناسب و نا مناسب را داريم. حتي در برخي موارد با انديس هاي با اعتبار متغير با زمان، جغرافيا و طبقه مواجه هستيم.
پشتوانه تئوريک
انديس معرفي شده قبل از هر چيزي بايد داراي پشتوانه منطقي باشد. از اين جهت ميزان فروش ماهانه شايد يک انديس مناسب براي موفقيت يک مدير باشد. اما نيازي به توضيح ندارد که انديس تعداد مشتري هاي از دست رفته در ماه، نه تنها انديس موفقيت نيست، بلکه معياري از ضعف مدير نيز هست.
قدرت طبقه بندي
در نهايت خروجي انديس، بيان کمي يک پديده غير کمي مي باشد. از اين جهت اين انديس بايد با مشاهدات کنوني نيز سازگار باشد. اين درست نيست که حتي با داشتن پشتوانه تئوريک، انديسي براي سلامتي بيان شود که افراد سالمتر را ضعيفتر نشان دهد و بر عکس افراد داراي لاعلاج ترين بيماري ها را با ارزش بالاتر طبقه بندي کند. چنين انديسي حتي اگر پشتوانه تئوريک هم داشته باشد، به دليل عدم کارکرد عملي، استفاده چنداني نخواهد داشت. مثلاً چند وقت پيش در بحثي، انديسي در اقتصاد را مي ديدم که ايران و امارات، طبق آن برترين کشورها بودند و کشوهاي قدرتمند اقتصادي در ميانه قرار مي گرفتند. قطعاً صرف پشتوانه تئوريک اين انديس نبايد، به عنوان انديس رشد اقتصادي در عرصه عمومي مورد استناد قرار گيرد. به هر حال وقتي بحث از تورم است، اگر هم مي خواهيم انديسي معرفي کنيم در نهايت بايد اين را در نظر بگيريم که انديس نطقه به نقطه و ضريب جيني و ... چيزي نيست که ننه جان کروبي را راضي کند.
تغيير با زمان
انديس ها اعتباري متغير با زمان دارند. مثلاً مدتي قبل در ايران، صرف انجام کار پژوهشي در دانشگاه براي يک استاد و انتشار تنها چند مقاله کافي بود که او در زمره افراد با انديس پژوهشي بالا طبقه بندي شود. زمان دوره کارشناسي من، تعداد مقالات مد شده بود. اتفاقاً در آن زمان تقريباً اين انديس (تعداد مقالات) تقريباً خوب بود و توانايي طبقه بندي مناسبي داشت و مي توانست جامعه علمي اساتيد را به دو يا چند دسته معني دار پژوهشي تقسيم کند که اتفاقاً تعداد زيادي از افراد موجه علمي (آنهايي که اعتبار علمي پژوهشي خود را مستقل از انتشار يا عدم انتشار مقاله کسب کرده بودند)، در طبقه بالاي اين طبقه بندي قرار مي گرفتند. اما با افزايش تعداد مقالات منتشر شده و بر هم ريختن طبقات سنتي، وضعيت به سرعت تغيير کرد. بعد بحث آي اس آي (ISI) مطرح شد. يعني فقط مقالات داراي انديس آي اس آي پژوهشگران شمرده مي شدند. حتي در برخي موارد وزن کشي عضلات علمي-پژوهشي آنها با جمع کردن ضريب تاثير (Impact Factor) مجلاتي که مقاله در آن چاپ شده است صورت مي پذيرفت. الان اين انديس هم تقريباً با افزايش تعداد مجلات علمي داراي انديس آي اس آي از مد افتاده و انديس هاي جديدي مثل انديس اچ (H-index) و انديس جي (G-index) و انديس آي10 (i10-Index گوگل) معرفي شده اند و مد روز هستند. امروز ديگر کسي نه تنها تعداد مقاله را که زماني مد بود، نمي شمارد، بلکه در برخي موارد بطور عمدي تعداد زيادي از مقالات منتشر شده اش را ليست نمي کند تا از ديد ناظر بيروني به عنوان توليد کننده مقالات علمي بي هدف شناخته نشود. انديسي که تا ديروز طبقه بالا را مشخص مي کرد، امروز به عنوان ضد ارزش، در مورد طبقه پايين تر پژوهشي عدد بالاتري را نشان مي دهد.
فقدان روح
در کنار مزيت بيان خلاصه کيفيت يک پديده، مراجعه بيش از اندازه به کميت ها، يک مشکل عمده دارد. زياده روي در استناد به انديس ها ممکن است روح کيفي يک پديده را از ميان ببرد. معدل دروس مثال خوبي در اين ميان است. اين انديس با کيفيت خوبي توانايي ارائه يک گزارش کمي از وضعيت علمي تحصيلي يک دانشجو را دارد. اما لحاظ کردن صرف اين انديس مي تواند موجب پرورش دانشجوياني شود که کار و زندگي شان به جاي تحصيل، مهندسي نمره و معدل است. يعني در عمل به جاي اينکه معدل به عنوان سايه علمي دانشجويان در پشت سر آنها، تخميني از موقعيت علمي او را بدهد؛ به عنوان يک شکل خودساخته و مهندسي شده، کارکردي جز قلب واقعيت هاي علمي پيدا نمي کند. در اين ميان آنچه باقي مي ماند، دانشجو و دانشگاهي بدون روح و روحيه علمي است. ما به دليل چنين مهندسي انديسي، مثلاً دانشجوياني مي بينيم که نمره آزمون زبان تافل (TOEFL) و جي آر اي (GRE) بالايي دارند. ولي در مقابل در خواندن ساده ترين متون علمي مانده اند. چون انديس نمره زبان به جاي اينکه بر آمده از روح ارگانيک مهارت زباني باشد، براي دسته معدودي تبديل به محصول گياهي پرورش يافته با کود مي شود که ظاهر زيبايي دارد اما هيچ نشاني از مزه و خاصيت مفيد در آن نيست.  اين نکته را ما در زمينه شرکت ها و کسب و کارها نيز داريم. داشتن روح براي شرکت، چيزي است که ممکن است لزوماً در کوتاه مدت خود را در محصولات و يا فروش و سود آن شرکت نشان ندهد. از اين سوي شرکتي مثل اپل، با داشتن ادعاي شرکتي حائز روح نوآوري، به شرکت رقيب به چشم يک شرکت بدون روح و صرفاً پولساز مي نگرد. جايي که استيو جابز، با اشاره به استيو بالمر، مديريت او بر مايکروسافت را مشابه دادن سکان مديريت يک شرکت پيشرو فناوري به يک فروشنده (خرده فروش) مي داند. با تاکيد بر اينکه اين شرکت مي تواند پول بسازد، اما يک شرکت نيست. بلکه يک بنگاه مالي است (البته اين فقط يک نقل قول است و لزوماً نظر من نيست).

 
چرخه تکاملي

انديس ها و اعتبارشان با موضوع کيفي مرتبط با آنها، يک چرخه تکاملي را ايجاد مي کنند. انديس ها خوبها و بد هاي يک پارامتر کيفي را از هم جدا مي کنند و در مقابل نيز تا جايي معتبر هستند که خوبها (ي مستقل از آن انديس) توسط انديس در دسته خوبها و برعکس بدها نيز در دسته بدها تعريف شوند. اين چرخه تکاملي روز به روز با توجه به نياز ما به بيان کمي، کيفت ها، پيچيده و پيچيده تر مي شود. به هر حال در فضاي پيچيده امروزي فرصت بررسي ريز به ريز کيفيت پديده ها وجود ندارد و ما نا گزير به مراجعه به اين کميت ها هستيم. ارائه انديس براي کيفي ترين پديده موجود يعني انسان، بحث روز کمپاني هاي مختلف است. شرکت هايي امروز ايجاد شده اند که تنها کارشان، بررسي فعاليت مجازي افراد در شبکه هاي اجتماعي و ارائه انديس براي آنها است.

نوشته: اسماعيل آتش پز گرگري

منبع: hardanbir.com

 

ایران کنفرانس

confBook

بانك موضوع پايان نامه

معرفي پايگاه هاي اطلاعاتي علمي

حمايت از پايان نامه ها

بورسهای خارجی

-->